amirkabir



نامه ادعایی به وزیر مختار بریتانیا


عباس امانت در کتاب خود قبله عالم، نوشته‌است که در 

محرم 

۱۲۶۸ ق. امیرکبیر نامه‌ای به 

جاستین شیل (

وزیر مختار بریتانیا) می‌دهد. وی در کتابش (صص ۲۲۹۲۲۸) متن نامه را چنین نقل کرده‌است:

آن جناب اغلب گفته‌اند که از جانب دولت انگلیس خاصه دستور دارند ضعفا و ستمدیدگان را معاضدت فرمایند. من امروزه در 

ایران احدی را نمی‌شناسم که از خود من ستمدیده‌تر و بی‌کس‌تر باشد. این مختصر را در دم آخر (پیش از عزیمت به تبعید 

کاشان) به شما می‌نویسم. من بدون هیچ تقصیری نه فقط از 

مقام و منصب خود معزول بلکه ساعت به ساعت در معرض مخاطرات تازه می‌باشم. افراد ذی‌نفع که دور 

شاه حلقه زده‌اند به این اکتفا ندارند که غضب همایونی تنها شامل حال من شود، بلکه اولیای دربار را چنان بر ضد من برانگیخته‌اند که دیگر امیدی به جان خود و عائله و برادرم ندارم. علی‌هذا من و خویشان و برادرم خود را به دامن حمایت دولت 

بریتانیا می‌اندازیم. اطمینان دارم که آن جناب به معاضدت اقدام می‌کنند و طبق قواعد انسانیت و شرافت به طرزی شایسته تاج و تخت بریتانیای کبیر و شأن ملت انگلیس در حق من و خانواده و برادرم عمل خواهید فرمود. فقدان هرگونه تقصیر این جانب از یادداشت رسمی 

وزیر امور خارجه [بریتانیا] به 

وزیر خارجه این دربار مشهود است. دیگر توان (یا مجال) نوشتن ندارم.

سند نامه

امانت در نقل نامه به سند شماره F.O. 60/164 در آرشیو ملی بریتانیا استناد کرده‌است

اصل متن این نامه یا رونوشت آن به 

زبان فارسی موجود نیست، اما دست‌کم دو ترجمه از آن (به 

زبان انگلیسی) در اسناد 

وزارت خارجه بریتانیا موجود است که یکی مربوط به 

جاستین شیل است که در 

۲۷ یا 

۲۸ محرم (

۱۸۵۱ م.) ارسال شده‌است و دیگری مربوط به 

چار موری وزیر مختار بعد از شیل است که تاریخ آن ۶ سال بعد (

۱۸۵۷ م.) است.

نقد صحت

فریدون آدمیت در کتاب امیرکبیر و ایران اشاره‌ای به این نامه نکرده‌است و 

عباس امانت او را به دلیل استفاده از این سند و چشم‌پوشی این نامه مورد انتقاد قرارداده‌است. امید پارسانژاد ستون‌نویس

شرق نیز معتقد است که آدمیت عمداً از ذکر این نامه خودداری کرده و این کار قابل‌توجیه» نیست.

پیروز مجتهدزاده در کتابش میرزا نصرالله اعتمادالدوله صدراعظم نوری: بزرگ‌ترین قربانی تاریخ‌نویسی برای قهرمان‌پروری» (۱۳۸۷) با اشاره به این نامه، بحث مفصلی در این مورد می‌کند و صحت این نامه را تأیید می‌کند. به گفته مجتهدزاده این مجموعه مکاتبات ابتدا نشان می‌دهد که دولت بریتانیا در دادن مجوز تحت‌الحمایگی به امیرکبیر ابا داشت و پس از استدلال‌های جاستین شیل با این امر موافقت کرد» اما در نهایت بریتانیا موفق به نجات جان او نشد. او همچنین معتقد است که این سند دال بر نوکری امیرکبیر نیست».

یک نکته در مورد نامه، عدم تطابق تاریخ‌های آن است که مشخص نیست در 

۲۷ محرم بوده یا 

۲۸ محرم. امانت در پانویس کتابش می‌نویسد: تاریخ نامه پنجشنبه 

۲۸ محرم سال 

۱۲۶۸ (قمری)، 

۲۲ نوامبر 

۱۸۵۱ (میلادی) است. تاریخ میلادی متقارن با پنجشنبه است ولی ۲۸ محرم به جمعه می‌افتد. بعید نیست این تفاوت در نتیجه بد خواندن تاریخ به 

خط فارسی روی داده و تاریخ ۲۷ محرم بوده‌است». برخی منتقدان یه این دلیل نامه را مخدوش می‌دانند.

آرش بهداد در 

شرق می‌نویسد نمی توان به نتیجه‌ای قطعی در مورد اصالت این نامه رسید». او نقل می‌کند ر.ج. واتسون، منشی 

سفارت بریتانیا در تهران، در کتاب خود تاریخ ایران» به این نامه اشاره‌ای نکرده‌است و معتقد است به لحاظ منطقی نیز می‌توان ایرادهایی به متن نامه وارد کرد. اما از سوی دیگر قرینه یا دلیلی قطعی بر جعلی بودن این نامه نیز وجود ندارد».

محمدرضا جوادی یگانه، دانشیار گروه جامعه‌شناسی 

دانشگاه تهران، در مقاله‌ای در 

همشهری ماه (ش. ۴۵) تردیدهایی دربارهٔ صحت این نامه ابراز کرد اما در عین حال نوشت نمی‌توان از یک سند موجود در وزارت خارجه بریتانیا چشم‌پوشی کرد». مسعود رضایی در شماره بعدی همین نشریه صحت این نامه را زیر سؤال برد

عبدالله شهبازی که نامه را اصیل نمی‌داند می‌نویسد: سند یادداشتی است به خط و 

زبان انگلیسی که ضمیمه گزارش مورخ ۲۲ نوامبر ۱۸۵۱ کلنل شیل به لندن است و به عنوان ترجمه نامه» امیرکبیر به وزارت خارجه بریتانیا ارسال شده. به عبارت دیگر، نامه‌ای به خط و امضای امیرکبیر در دست نیست».

مجید تفرشی، سندشناس، در یادداشتی در سایت تاریخ ایرانی می‌نویسد که نامه منتسب به امیرکبیر، تنها یک ترجمه شتاب‌زده توسط مترجمان سفارت بریتانیاست». او معتقد است که عدم حفظ نسخه اصلی این سند توسط جاستین شیل برخلاف سنت دیپلماتیک بریتانیاست و در آرشیو ملی بریتانیا اصل نامه‌های فارسی بسیاری از شخصیت‌ها از شاه تا مردم عادی حفظ شده‌است. او همچنین دو ترجمه این نامه را مغلوط و متفاوت» نسبت به هم می‌داند. البته او احتمال درست‌بودن گزارش شیل را نیز منتفی نمی‌داند و این احتمال را مطرح می‌کند که افرادی به عنوان واسطه برای نجات امیرکبیر چنین کرده‌اند.

در مقابل 

حسن کامشاد که کتاب 

عباس امانت را از انگلیسی به فارسی ترجمه نموده‌است می‌گوید ترجمه انگلیسی اسناد و نامه‌ها که مورد استفاده و استناد مترجم کتاب بوده‌است به کار وی نیامده است چرا که ترجمه فارسی متنی که قبلاً از فارسی به انگلیسی برگردانده شده به کار نمی‌آمده‌است، بلکه او با مراجعه به کتابخانه ملی بریتانیا و طی مراحل دشوار به اصل نامه‌ها به زبان فارسی دست یافته و آن‌ها را در کتاب مورد استفاده قرار داده‌است. کامشاد به همین علت ترجمه قبله عالم را توان‌فرساترین کار ترجمه خود می‌خواند که پنج سال زمان برده‌است.





رد اصالت

 

گراور دست‌خط امیرکبیر در نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه درباره

دارلفنون

ایرج افشار و 

نصرالله حدادی این دستخط را با ذکر دلایلی جعلی می‌دانند

ایرج افشار در 

بخارا آن را نامه‌ای مزوّر و مجعول آن هم به طریقی جاهلانه» نامیدو حدادی در یادداشتی در 

اعتماد (که بعداً در 

اطلاعات و 

خبرآنلاین بازنشر شد) آن را حاصل سندسازی و جعل» خواند.

عدم ثبت در منابع معتبر

این سند در هیچ‌یک از کتاب‌های معتبری که در مورد امیرکبیر است (مانند امیرکبیر و ایران 

فریدون آدمیت، امیرکبیر 

عباس اقبال آشتیانی وقبله عالم 

عباس امانت) یا اسناد وی را جمع‌آوری کرده‌است (دو کتاب علی آل‌داوود، نامه‌های امیرکبیر (۱۳۷۱) چاپ نشر تاریخ ایران و اسناد و نامه‌های امیرکبیرکاربرد به عنوان سند اصیل

این دست‌نوشته در منابعی به عنوان یک سند واقعی منتشر شده‌است که مقاله حسین شهسوارانی در فصلنامه اباختر یادداشت مهدی غنی در رومه 

اعتماد و مطلبی در وبگاه خبری 

تابناک از آن جمله هستند.

نطق الیاس نادران

الیاس نادران نماینده 

تهران در 

دوره هفتم مجلس شورای اسلامی در نطق پیش‌ازدستور خود در تاریخ ۹ دی ۱۳۸۳ این نامه را در صحن علنی مجلس خواند.

خسرو معتضد

خسرو معتضد یک‌بار در برنامه 

پلی به گذشته در 

شبکه دو سیما این نامه را نشان دادو بعداً در گفتگو با 

عصر ایران از صحت آن دفاع کرد: تشکیک در این سند درست نیست، من تحقیق کرده‌ام و می‌گویم سند درست است؛ اما برخی می‌خواهند خودنمایی کنند و در این سند تشکیک می‌کنند. متأسفانه در گذشته بایگانی ملی نبوده و بسیاری از اسناد در خانه‌ها نگهداری می‌شده‌اند که بعد از انقلاب این اسناد تا حدودی جمع‌آوری شده‌است.

نصب در باغ فین

شاهین سپنتا در مطلبی در وبلاگ خود از نصب این نامه در 

باغ فین کاشان